بسم الله الرحمن الرحیم
عاقبت بی اعتنایی به چراغ قرمز و عبور از آن ، این می شود که تصادف می کنی و علاوه بر خسارت جانی و مالی از ادامه ی راه باز می مانی و متوقف می شوی و به مقصد هم نمی رسی .
وقتی تو به چراغ قرمز و وجدانی که در حین گناه در وجود تو روشن می شود ؛ با بی اعتنایی به آن ندای اسمانی به گناه ادامه می دهی و از خط و چراغ قرمزی که خدا آن را در مسیر وجودت رو شن گذاشته و به تو خطاب می کند : بایست ! و در پشت آن گناه بمان و به آن نزدیک نشو ! اما تو دیوانه وار از آن خط قرمز عبور می کنی و خود را به گناه آلوده می کنی ؛ نتیجه اش این می شود که با شیطان اصابت و برخورد می کنی و از مسیرت منحرف و متوقف می شوی و به مقصد هم نمی رسی .
شیطان روح و جان تو را با انجام گناه زخمی می کند ؛ اما تو این درد و زخم های دست و پای جانت را حس نمی کنی؛ چون بر اثر گناهان پی در پی ، روح تو کرخ شده و حس و ادراک درد را ندارد . اما روزی می رسد که در حال احتضار ، این بیهوشی و کرخی روح از تو کنار می رود و تو هوشیار می شوی و درد را حس می کنی و با درد و ناله ی واحسرتا دنیا را وداع می کنی .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
تو وقتی برای دریافت گواهی نامه رانندگی مراجعه می کنی ، اول باید در آیین نامه شرکت کنی و بعد از امتحان تئوری و قبولی در آیین نامه ، تازه باید وارد عمل شوی و آنچه یاد گرفتی را در عمل پیاده کنی و عملا آن را نشان دهی .
در عنوان ( کمر بند ایمنی خود را ببند ) عرض شد بعد از نشستن در جایگاه راننده و بستن کمر بند ایمنی و تنظیم آینه ، باید ترمز دستی را در حالتی خاص قرار دهی و بعد با استارت زدن و روشن شدن موتور ، با دنده ی یک خیلی آرام حرکت کنی .
سالک بعد از وارد شدن به نماز (بعد از بستن کمربند ایمنی جان ) باید آینه ی ایمان را در خود تنظیم کند . بعد با استارت زدن ( عمل به واجبات ) موتور جان و روح خود را روشن کند و با دنده ی یک ، خیلی آرام سیر و حرکت خود را به سوی آسمان وجودش آغاز کند و البته با وارد شدن و شروع واجبات نباید آنقدر سرعت گیرد که نفس خسته شود و در راه توقف کند ؛ بلکه در ابتدا باید با دنده ی یک و آرام وارد عمل شود تا نفس از روی رضایت و حال خوش نماز واجب پنج گانه را با بشّاشیت بخواند نه به اکراه ! که قران در آیه الکرسی میفرماید : " لا اکراه فی الدین " .
وقتی ماشین حرکت کرد و سرعتش تند شد ،؛ تو باید به همراه این سرعت گرفتن دنده را از یک ، به دنده ی دو - سه ، بالا ببری .
وقتی در راه سلوک به واجبات عمل کردی ؛ کم کم سرعت تو بالا می رود آن وقت بر اساس طلب قلبت باید با دنده ی بالاتری حرکت کنی و قلب از تو مستحبات را می طلبد و وجودت علاقمند می شود که بعد از نماز بیشتر سر سجاده بنشیند و تعقیبات نماز را هم بخواند و......
این حرکت و رانندگی در زمین با جسم صورت می گیرد و آن سیر و رانندگی در آسمان ، سیر و پرواز در وجود است که با روح و جان تو صورت می گیرد .
پس تا رسیدن به مقصد، همچنان در آسمان وجودت سیر کن و اوج بگیر و بالا برو تا به فردوس و رضوان الهی و مقصد نهایی برسی ؛ " انشاءالله "
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
تو با دل باید نماز بخوانی نه با زبان ! وجود نمازگزار بر اساس رتبه ای که دارد و روحش در هر عالمی که قرار گرفته و ساکن شده ؛ در همان عالم هم نماز می خواند یعنی اگر وجهه رویش به جانب بالاست ، در نماز هم به بالا عروج می کند و از بالا تأثیر می گیرد و با این عروج به سبکی و آرامش می رسد و بعد از نماز هم این آرامش را حس می کند .
اما اگر وجهه ی رویش به پایین و به زمین است ؛ در زمین سیر می کند و ثقل می گیرد و دیگر عروج ندارد ؛ بلکه از پایین اثر می گیرد و سنگین می شود و بعد از نماز هم این سنگینی را حس می کند .
دل باید نماز بخواند نه زبان ! و عروج تو در نماز با قلب است نه با قلب صنوبری !
البته نباید فراموش کرد که زبان و اعضاء و جوارح ما هم بنا به تکلیفی که دارند باید اذکار نماز را بخوانند و با صحیح خواندن نماز ،وظیفه ی خود را به نحو احسن ادا کنند و در اینکه باید نماز را صحیح و به زبان عربی بخوانیم رازی نهفته است که فعلا از آن صحبتی نمی کنیم تا بعد ، اما باید دانست که اصل توجه دل است که در نماز تو را به عروج می رساند .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
شما وقتی به یک سفر ده روزه به مشهد مقدس سفر می کنید و در مسافرخانه ، اتاقی را برای اقامت به امانت می گیرید ؛ هر زمان که می خواهید از مسافر خانه خارج شوید ؛ طبیعتا کلید را به صاحب مسافر خانه می دهید و باز در زمانی که برگشتید آن را تحویل می گیرید ، این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید تا زمانی که هنوز مدت ده روزتان تمام نشده ، ادامه دارد ....
لذا در بین این مدت شما هر زمان که مراجعه کنید ؛ کلید را به شما می دهند ، اما روز آخر بعد از خداحافظی و تصفیه حساب وقتی کلید را برای آخرین بار به صاحب مسافر خانه تحویل می دهید تا به وطن برگردید... احساس می کنید چقدر زمان به سرعت گذشت و باید برگردید .
حال بعد از تصفیه ، اگر دلتان بخواهد فقط یک روز یا یک ساعت دیگر در آن اتاق ساکن شوید و دوباره آن کلید را بخواهید ؛ آیا باز کلید را به شما می دهند ؟ نه هرگز !
انسان ها به مدت محدودی در این دار دنیا و در این مسافر خانه ی دنیا آمده اند و تا وقت و مدتی معلوم و معین شده به آنها اجازه ی اقامت در این دار دنیا را داده اند ؛ کلید یک خانه از این مسافر خانه ، فعلا در دست توست . هر روز که به پایان می رسد و شب فرا می رسد ؛ همه باید آن کلید روح را تحویل صاحب خانه دهیم . یعنی زمانی که خواب به چشمانت می آید و تو
باید آن روحی که به امانت گرفته ای را موقتا به صاحب آن تحویل دهی و فردا صبح با روشن شدن زمین ( زمین وجودت ) دوباره آن را از او تحویل بگیری . این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید روح هر روز و شب تا زمانی که هنوز مدت تو به پایان نرسیده همچنان ادامه دارد ....
لذا در بین این مدت باقی مانده شما هرزمان که از خواب نازتان بیدار شدید ؛ او با مهربانی تامّ روح گران قدر را که تا امروز قدر آن را ندانسته ای ؛ باز به تو می بخشد و تو باز با غفلت آن را تحویل می گیری بدون کوچکترین سپاس !! ! مجددا شب می شود و تو بدون هیچ گونه بهره برداری او را چه آسان تحویل می دهی ؛ بدون آنکه بدانی آیا فردا صبح باز هم آن را به من تحویل می دهند ؟
بله در هر روز و شب تو مفت و مجانی گوهری گرانقدر را در غفلت ، تحویل می گیری و تحویل می دهی تا.....
تا پایان اقامت تو در این مسافر خانه ی دنیا فرا رسد و روح را به تمام و کمال از تو می گیرند و دیگر در آن بازگشتی نیست ، چون تو با دنیا تصفیه کرده ای ، لذا باید به وطن برگردی .............و دیگر حتی به اندازه ی یک چشم بر هم زدن هم به تو اجازه ی ماندن نمی دهند ؛ پس امروز را دریااااااااااااااااب !
برچسبها:


















